دکتر منوچهر صانعى دره بیدى، استاد دانشگاه و نویسنده، متولد ۱۳۲۵ روستاى دره بید فریدن اصفهان. - اخذ مدرک دیپلم ادبى از آموزشگاه خزائلى تهران در سال ۱۳۵۰ - اخذ مدرک لیسانس فلسفه از دانشگاه تهران ، ۱۳۵۴. - اخذ مدرک فوق لیسانس فلسفه از دانشگاه تهران ، ۱۳۵۶ - اخذ مدرک دکتراى فلسفه از دانشگاه تهران ، ۱۳۷۱ - معاون تحصیلات تکمیلى دانشکده ادبیات دانشگاه شهید بهشتى از سال ۱۳۸۲ تا کنون - دبیر شوراى منتخب دانشکده ادبیات دانشگاه شهید بهشتى از سال ۱۳۷۸ تاکنون - سردبیر نشریه پژوهشنامه علوم انسانى دانشگاه شهید بهشتى - فعالیت و تدریس به صورت حق التدریسى در دانشگاه تربیت معلم، دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامى - عضو هیأت علمى دانشگاه شهید بهشتى از سال ۱۳۶۴ تا کنون - تألیف حدود ۳۰مقاله به زبان فارسى و ارائه چندمقاله در کنفرانس هاى بین المللى و یک مجله بین المللى. و تألیف کتاب هاى : ۱- فلسفه اخلاق و مبانى رفتار ۲ - رشد عقل ۳ - جایگاه انسان در اندیشه کانت ۴ - فلسفه لایب نیتس ترجمه : ۱- فرهنگ فلسفه ۲- منطق مظفر ۳- جوهرالنضید ۴- اصول فلسفه ۵- قواعد هدایت ذهن ۶ - انفعالات نفس ۷- درسهاى فلسفه اخلاق ۸ - فلسفه فضیلت ۹- فلسفه حقوق ۱۰ - دین در محدوده عقل اگرچه به علت مشکل مالى چندسالى دیرتر تحصیلات ابتدایى و متوسطه را آغاز کرد، ولى با عزمى جزم، درس خواند و تا مقطع دکتراى رشته فلسفه تحصیلات خود را ادامه داد و کتب متعددى را تألیف و یا ترجمه کرد و هم اکنون یکى از استادان نامدار رشته فلسفه دانشگاه شهید بهشتى است. منوچهر صانعى دره بیدى متولد سال ۱۳۲۵ روستاى دره بید شهرستان فریدن از توابع اصفهان است؛ در خانواده اى سنتى که امرارمعاش آنها از طریق کشاورزى بوده. به یاد مى آورد که در ۱۰ سالگى همراه خانواده اش به قم مهاجرت کرده است و بنا به خواست خانواده اش در یک کارگاه نجارى مشغول به کار مى شود و روزانه ۱۶-۱۵ ساعت کار مى کرده و از درس و تحصیل هم خبرى نبوده است. در ۱۶ یا ۱۷ سالگى به تنهایى به تهران مى آید و بعد از چندماه اعضاى خانواده اش هم به تهران مى آیند. منوچهر صانعى در کلاسهاى شبانه آموزشگاه بهار و آموزشگاه خزائلى شروع به تحصیل مى کند و تحصیل در سال آخر متوسطه را هم در مدرسه علمیه تهران دنبال مى کند و در رشته ادبى در سال ۱۳۵۰ فارغ التحصیل مى شود. او که در دوران دبیرستان، گلستان وبوستان سعدى و مثنوى مولوى را مطالعه کرده ،علاقه مند مى شود براى تحصیل علوم دینى به حوزه علمیه برود ولى مسؤولان حوزه اى که او به آنجا مراجعه کرده بود مى گویند مى توانى در یکى از حجره هاى مدرسه مستقر شوى و ماهیانه شهریه اى هم دریافت کنى. صانعى که در کار نجارى مسلط بوده، مى خواسته درس و تحصیل را در کنار شغل خود دنبال کند. بنابراین وارد حوزه علمیه نمى شود. بعد از اخذ دیپلم، در سال ۱۳۵۰ در رشته فلسفه دانشگاه تهران پذیرفته شده و در سال ۱۳۵۴ تحصیل دراین مقطع را به پایان مى رساند و وارد مقطع کارشناسى ارشد مى شود و دو سال بعد از آن هم از پایان نامه اش دفاع مى کند. در سال ۱۳۶۷ تحصیل در مقطع دکترا را آغاز مى کند و در سال ۱۳۷۱ به دفاع از تزش با عنوان «فلسفه لایب نیتس» مى پردازد. از میان معلمانش به یاد مى آورد نام مرحوم «ایران دوست» را و مى گوید: «بسیار بسیار فعال بود و زحمت کش و وطن دوست و از هرجهت لایق بود. آقاى دکتر صالحى علامى معلم عربى ما بود که بعداً استاد دانشگاه مشهد شد. دکتر بیات هم معلم ما بودند که الآن گاه در گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتى خدمتشان مى رسم . آقاى ابطحى هم به ما عربى درس مى داد و آقاى فرحى هم فارسى تدریس مى کرد. همه اینها معلمان زبده اى بودندکه در کار تدریس و کارشان مسلط بودند و تسلط علمى به کارشان داشتند». در دوره لیسانس استادانى همچون منوچهر بزرگمهر و مجتهدى داشته و از نظر تقسیم بندى هاى فکرى جزو دانشجویان مذهبى اى محسوب مى شده که متأثر از آرا و افکار مرحوم مطهرى بوده اند. در دوره اى که او تحصیل در دوره کارشناسى ارشد را شروع مى کند گاه برخى استادان به دانشجویان پیشنهاد مى داده اند به جاى تهیه پایان نامه کتابى را ترجمه کنند. صانعى هم کتاب «فلسفه دکارت به روایت کاپلستون» را ترجمه مى کند و ترجمه این کتاب به جاى پایان نامه پذیرفته مى شود. در آن روزگار ، به حدى فقر منابع بوده که استادان مجبور مى شدند چنین پیشنهاداتى را به دانشجویان بدهندو به گونه اى امرى مرسوم بوده و به همین شکل دکتر حداد عادل با ترجمه کتاب «تمهیدات » کانت و دکتر احمد احمدى با ترجمه «تأملات » موفق به اخذ مدرک دکترا شده اند. چرا که ترجمه کتب مختلف نیاز بوده و استادان هم دراین راه به تشویق دانشجویان مى پرداختند. کتابى که ترجمه کرده را به چاپ نمى رساند ولى کسانى دیگر از این کتاب ترجمه هایى ارائه مى دهند و به چاپ مى رسانند که یکى از آنها ترجمه دکتر اعوانى از این کتاب است.
نکته :بابا دمش گرم ما رو سرفراز کرد
نظرات شما عزیزان: